ایران اینترنشنال۱۷ شهریور ۱۴۰۴

افول اهرم‌های قدرت جمهوری اسلامی و پررنگ‌ شدن نشانه‌های فروپاشی

رهبر جمهوری اسلامی پس از گذشت هشت روز از هفته دولت، با تاخیر قابل توجهی با اعضای دولت پزشکیان دیدار کرد. این دیدار برخلاف سنت هر ساله که هشتم شهریور انجام می‌شد، به تعویق افتاد؛ نشانه‌ای که بیش از هر چیز بیانگر ترس و نگرانی شخص اول نظام از تهدیدات امنیتی است.

این تعویق می‌تواند به‌ویژه در سایه تهدیدهای علنی اسرائیل و شخص نتانیاهو، نشانه‌ای از افول قدرت رهبری نظامی و سیاسی علی خامنه‌ای تلقی شود.

از ملاقات سالانه تا پناه‌گیری در پستو

برای چند دهه، دیدار هشتم شهریور میان رهبر و اعضای دولت به‌عنوان یک رویداد نمادین در تقویم سیاسی جمهوری اسلامی شناخته می‌شد؛ اما امسال به‌دلیل محاسبات امنیتی، این ملاقات به تعویق افتاد.

این مساله از یک‌سو نشانه‌ مخفی‌کاری و ترس از ترور و از سوی دیگر، گواهی بر تغییر نقش رهبر نظام به چهره‌ای منزوی و پنهان‌شده است.

خامنه‌ای در این دیدار، با وجود آگاهی از وضعیت بحرانی کشور، همچنان به مسئولان توصیه کرد از «نقاط ضعف نظام نگویند» و بر «قدرت جمهوری اسلامی» تاکید کنند.

اما واقعیت این است که ترس و ضعف در رفتار شخص او موج می‌زند؛ از سخنرانی‌های کوتاه و بدون اطلاع‌رسانی تا ملاقات‌های پنهانی.

این تناقض میان گفتار و رفتار، پیام روشنی به بدنه حاکمیتی ارسال می‌کند: نظام در وضعیت تدافعی شدید قرار دارد.

وضعیت «نه جنگ، نه صلح»؛ سرگردانی و بلاتکلیفی عمومی

کشور در شرایطی به‌ سر می‌برد که نه صلحی در چشم‌انداز دیده می‌شود و نه جنگی رسمی آغاز شده؛ اما تهدید بازگشت تحریم‌های بین‌المللی، خطر حمله اسرائیل، و بحران مشروعیت داخلی، همه در حال وقوع‌ هستند.

برخلاف توصیه خامنه‌ای مبنی بر اینکه این وضعیت را به مردم منتقل نکنید، این وضعیت آن‌چنان آشکار است که هم مردم و هم مسئولان در فضای تعلیق دائم به‌ سر می‌برند.

[@portabletext/react] Unknown block type "figure", specify a component for it in the `components.types` prop

خامنه‌ای و افول ابزارهای قدرت

در گذشته، رهبر جمهوری اسلامی با طراحی ساختارهایی نظیر «شوراهای عالی» و «هیات نظارت بر سیاست‌های کلی نظام»، نهادهای رسمی را تضعیف کرده و تمام قدرت را در دست خود متمرکز کرده بود.

اما اکنون همان ساختار قدرت در غیبت او به حالتی نیمه‌فلج رسیده است. به عبارت دیگر، نظام سیاسی به نوعی «بیمار محتضر» تبدیل شده که مسئولان آن یکی پس از دیگری نسخه‌ای برای نجات آن تجویز می‌کنند.

نسخه‌نویسی برای بیمار در حال مرگ

اکنون هر جریان سیاسی داخل نظام، پیشنهاد متفاوتی برای نجات دارد.

برخی خواهان مذاکره مستقیم با آمریکا هستند (نظیر حسن روحانی و اصلاح‌طلبان)، برخی دیگر نسخه‌ تداوم مقاومت و عدم عقب‌نشینی را تجویز می‌کنند (نظیر خود خامنه‌ای)، و برخی دیگر با ناامیدی از تمام راهکارهای گذشته، نسخه‌هایی غیرعادی مانند ملاقات پزشکیان با ترامپ در نیویورک را پیشنهاد می‌دهند.

اما پاسخ خامنه‌ای به همه این پیشنهادات یکسان بوده: هیچ مشکلی میان ما و آمریکا قابل حل نیست.

همین رویکرد گواهی بر اصرار بر تکرار مسیرهای شکست‌خورده و انکار واقعیات تلخ است.

تغییرات میدانی: انهدام نیابتی‌ها و ابزارهای بازیگری

نقش گروه‌های نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه به‌شدت کاهش یافته است. حماس تضعیف شده، حزب‌الله در آستانه خلع سلاح قرار دارد، بشار اسد سقوط کرده و حشد الشعبی نیز محدود و محتاط شده است.

از همه مهم‌تر، جنگ به درون مرزهای ایران کشیده شده و حتی خامنه‌ای و فرماندهان سپاه نیز زندگی مخفیانه‌ای را در پیش گرفته‌اند.

فرماندهان سپاه که تا چندی پیش در سراسر کشور سخنرانی می‌کردند، اکنون به‌صورت مخفیانه تردد می‌کنند.

[@portabletext/react] Unknown block type "figure", specify a component for it in the `components.types` prop

خیابان؛ جایی که نظام دیگر حاکم آن نیست

یکی از نشانه‌های مهم افول نظام، از دست دادن حاکمیت بر خیابان‌هاست.

تا قبل از سال ۱۳۹۶، جمهوری اسلامی توانایی بسیج خیابانی هواداران خود را داشت، اما پس از خیزش‌های پیاپی، از دی‌ماه ۹۶ گرفته تا آبان ۹۸ و خیزش «زن، زندگی، آزادی»، این توان حکومت تضعیف شده و تا حد زیادی از بین رفته است.

امروز دختران و زنان با پوشش اختیاری در خیابان‌ها حضور دارند و نظام علی‌رغم خواست قلبی خود توان مقابله با آنها را ندارد.

لغو ناگهانی کنسرت همایون شجریان تنها به‌دلیل ترس از تجمع و احتمال ناتوانی در کنترل آن، نشانه‌ای واضح دیگری است از اینکه نظام توان مدیریت فضاهای عمومی را از دست داده است.

فضای مجازی؛ جبهه شکست‌خورده دیگر

در حوزه اینترنت و شبکه‌های اجتماعی نیز فیلترینگ سنگین نتوانسته مانع از ارتباط مردم با جهان آزاد شود.

هرچند فلیترینگ دسترسی را دشوار کرده، اما عملا شکست خورده است.

به‌عبارت دیگر، نظام در همه جبهه‌ها – از خیابان تا اینترنت – عقب‌نشینی کرده است.

حس عمومی سقوط

حس سقوط جمهوری اسلامی دیگر فقط در میان مخالفان نیست. حتی در داخل نظام نیز این حس به‌وضوح قابل مشاهده است.

برخی منتظر زمان دقیق فروپاشی و عده‌ای حتی به‌دنبال چاره‌اندیشی برای خود و خانواده‌هایشان هستند.

فراگیر شدن این حس عمومی آخرین مرحله پیش از سقوط شکلی نظام است: هم مردم و هم مقامات بوی سقوط را در هوا استشمام کرده‌اند.