ایران اینترنشنال۲۳ آبان ۱۴۰۴

شاهنامه، نسخه‌ای برای بازطراحی هویت شهرهای ایران

پژوهشی تازه در ایران نشان می‌دهد توصیف‌های فردوسی از شهرها و ساخت‌وسازها در شاهنامه می‌تواند در بازطراحی ساختار و هویت شهرهای امروز ایران به کار آید؛ محیط‌هایی که اکنون به مجموعه‌ای از فضاهای ناهماهنگ و گسسته تبدیل شده‌اند.

فهیمه طاهری‌مقدم، دانشجوی دکتری، زهرا جمشیدی، دانشیار و علی صادقی‌منش، استاديار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری، یافته‌های پژوهش خود را در دوفصل‌نامه «پژوهش‌های میان‌رشته‌ای زبان و ادبیات فارسی» دانشگاه بین‌المللی قزوین منتشر کردند.

سرمایه نمادین؛ حلقه گمشده برنامه‌ریزی شهری

این مطالعه با تکیه بر نظریه «میدان» و «سرمایه نمادین» پیر بوردیو، جامعه‌شناس فرانسوی، به بررسی امکان استفاده از روایت‌های شاهنامه برای بازطراحی فضاهای شهری می‌پردازد.

در نگاه بوردیو، در کنار سرمایه اقتصادی، سرمایه نمادین قرار دارد؛ اعتباری که از نمادهای فرهنگی و خاطره‌های مشترک می‌آید و برای شهرها هویت و نفوذ می‌سازد.

نویسندگان مقاله معتقدند همین سرمایه نمادین حلقه گمشده شهرسازی در ایران است.

در این مقاله آمده است: «در ایران و میان عامه، هنوز وقتی از سرمایه سخنی به میان می‌آید، منظور صرفا دارایی‌های مادی است که به شکل پول، فلزات گران‌بها و ملک نگهداری می‌شود. این تصور بر برنامه‌ریزی‌های شهری نیز تاثیر گذاشته است.»

به باور پژوهشگران، پیامد این رویکرد شهرهایی است که با هر شوک اقتصادی چهره عوض می‌کنند و حتی پروژه‌های پرهزینه نیز نمی‌توانند برای ساکنان، هویت پایدار و قابل دفاع به وجود آورند.

در برابر این وضعیت، طاهری‌مقدم، جمشیدی و صادقی‌منش شاهنامه را منبعی برای تقویت سرمایه نمادین شهرها معرفی می‌کنند.

آن‌ها یادآوری می‌کنند که اثر فردوسی «دنیایی از جدال‌ها و نبردها برای رشد و پیشرفت» است، اما در عین حال «یک منشور فرهنگی است که بخش عظیمی از پایداری هویت ایرانی را در خود جای داده است».

[@portabletext/react] Unknown block type "figure", specify a component for it in the `components.types` prop

جایگاه شهر در نگاه فردوسی

یکی از بخش‌های مهم مقاله، تحلیل مستقیم مفهوم «شهر» در شاهنامه است.

پژوهشگران با استناد به اثر فردوسی توضیح می‌دهند که «شارستان» در شاهنامه الگویی آرمانی برای سازمان‌دهی شهر است؛ فضایی درون حصار که در آن کاخ‌ها، بازار، بستان و زندگی مدنی در کنار هم قرار دارند.

در ادامه این مقاله آمده است: «فردوسی شارستان را به گونه‌ای توصیف می‌کند که بتواند آرمانی‌ترین تصویر از شهر را بازنمایی کند.»

به گفته پژوهشگران، شهر در شاهنامه لایه‌بندی دقیقی دارد: «محل فرمانروا»، «محل نظامیان» و «محل مردم عادی و بازار» هر کدام بخش جداگانه‌ای هستند و همین ساختار، مفهومی از نظم، امنیت و ثبات اقتصادی را منتقل می‌کند.

راهبردهایی از دل روایت‌های فردوسی

طبق نتایج این پژوهش، روایت فردوسی از ساخت شهرها، دژها، آتشکده‌ها و میدان‌های نبرد تنها بازتاب گذشته نیست و می‌تواند راهنمای طراحی امروز نیز باشد.

جمشیدی و همکارانش پیشنهاد می‌کنند برنامه‌ریزان شهری ظرفیت شاهنامه را در قالب راهبردهایی مشخص وارد طرح‌های خود کنند؛ از الهام گرفتن در طراحی میادین و فضاهای عمومی تا تعریف مسیرهای گردشگری بر پایه داستان‌ها و مکان‌های یادشده در متن.

نمونه‌های کاربردی شهرسازی شاهنامه

طبق یافته‌های پژوهش، احیای مکان‌هایی که روزگاری در رویدادهای تاریخی و در حافظه جمعی نقش‌آفرین بوده‌اند اما امروز تنها نامی از آن‌ها باقی مانده، به‌دلیل ماهیتشان به‌عنوان سرمایه فرهنگی، ظرفیت چشمگیری برای تبدیل شدن به سرمایه نمادین دارند.

گندشاپور یکی از همین مکان‌های ارزشمند است؛ شهری مهم در دوره ساسانی که روزگاری از بزرگ‌ترین مراکز علمی و پزشکی جهان به‌ شمار می‌رفت.

بر این اساس، دزفول با توجه به نزدیکی‌اش به این شهر کهن، علاوه بر شرایط مناسب کشاورزی می‌تواند هویتی تازه و مبتنی بر شاهنامه به دست آورد.

پژوهشگران درباره سیراف کهن نیز می‌نویسند این بندر که روزگاری یکی از گره‌های اصلی تجارت دریایی بود، از ظرفیت تبدیل شدن به مقصد گردشگری تاریخی و دریایی برخوردار است.

[@portabletext/react] Unknown block type "figure", specify a component for it in the `components.types` prop

برای شهرهایی مانند بسطام، گناباد و اردبیل هم می‌توان المان‌های شهری و جشنواره‌های آیینی با اشاره به روایت‌های شاهنامه طراحی کرد تا گذشته حماسی این مناطق به زبان امروز بازگو شود.

به گفته پژوهشگران، چنین اقداماتی «تنها زیباسازی سطح شهر نیست»، بلکه نوعی بازتولید «سرمایه نمادین» است که هم گردشگر جذب می‌کند و هم برای ساکنان حس تعلق محلی می‌سازد.

آتشکده‌های تاریخی مانند «آذرگشسب» و «آذربرزین» نیز می‌تواند به‌صورت سایت‌های فرهنگی و نمایشی بازطراحی شود تا گردشگران علاوه بر معماری، آیین‌های مرتبط را نیز تجربه کنند.

این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه‌ای انجام گرفت. پژوهشگران با مراجعه به متن شاهنامه، روایت‌های مربوط به شهرها، دژها، آتشکده‌ها و آیین‌های عمومی را استخراج کردند و آن‌ها را در کنار مطالعات هویت شهری و گردشگری فرهنگی قرار دادند.

به گفته پژوهشگران، اگر شهرهای ایران بخواهند از چرخه تکراری تخریب و ساخت بی‌ریشه بیرون بیایند، ناچارند به منابع فرهنگی خود بازگردند.

در جمع‌بندی مقاله آمده است شاهنامه «به‌عنوان سرمایه فرهنگی غنی می‌تواند زمینه خلق هویتی تاب‌آور و توسعه پایدار شهرها را فراهم کند»؛ به شرط آنکه سیاست‌گذاران شهری این متن کهن را نه در کتابخانه‌ها، بلکه در طرح‌های شهری و خیابان‌های زنده ببینند.